جدیدترین اخبار بشقاب پرنده های را در این وب سایت مشاهده کنید...
تاریخ : چهار شنبه 9 بهمن 1392
نویسنده : غزل غفاری

        سنگ های ایکا

ایکا نام شهری است در پرو که اکنون مرکز استان کواستال می باشد و در 300 کیلومتری شهر لیما، پایتخت پرو قرار دارد. این شهر در حاشیه بیابان آتاکاما و نزدیک رودخانه ایکا بنا شده است، جایی میان کوه و اقیانوس آرام. فاصله چندانی با نازکا ندارد.

      سنگ های ایکا

سنگ های ایکا ظاهراً یکی از آثار باستانی ایکاست که اکثر طرفداران نظریه فرازمینی­ ها با آن آشنایی دارند. اما داستان این سنگ ها چنان مخدوش است که به جز کنث فدر، سایر باستان شناسان علاقه ای به سنگ های مذکور از خود نشان ندادند. البته کنث فدر نیز در مقام تایید و تمجید بر نیامد که با هدف اثبات کذب بودن داستان وارد گود شد. در این مقاله سعی داریم تصویری شفاف از واقعیت قضیه به دست آوریم، اما این کار حقیقتاً مشکل است چون، روایت یکسان و شفافی از سنگ های ایکا در هیچ منبعی ثبت نشده است.

سنگ های ایکا در واقع مجموعه ای از سنگ های اندوزیتی بوده که سطح آنها پوشیده از تصاویر دایناسورها و فناوری پیشرفته است و آن را متعلق به عهد باستان می دانند. همان طور که در تصاویر نیز پیداست، اندازه سنگ ها متفاوت است. مطابق ادعای چارلز بلیتز سنگ ها را در حوالی روستای اکوکاجی و ایکا یافته اند . 1

سنگ های ایکا + ica stones

گفته می شود که پدر ژاویر کابررا، انسان شناس فرهنگی اهل ایکای پرو، در ابتدای دهه ی 1930 چند صد نمونه از این سنگ ها را در آرامگاه های ایکاهای باستان در درون غاری یافت ۲  اما فیلیپ کوپنز و مجله فورتین تایمز اعتقاد دیگری دارند. آنها می گویند که دوست ژوایر کابررا در تولد 42 سالگی (در دهه 1960)  ژاویر به او سنگی هدیه داد که حجاری روی آن حس کنجکاوی ژاویر را بر انگیخت.

ژوایر پس از بررسی هایی متوجه شد که طرح روی سنگ مربوط به نوعی ماهی بوده که میلیون ها سال قبل منقرض شده اند . 3

 داستان این واقعه به دو برادر به نام های کارلوس و پابلو سولدی رسید که از کلکسیونرهای معرف بودند باز میگردد. ایشان بیش از هزاران سنگ از آن دست به دکتر کابررا نشان دادند و 341 سنگ نیز به وی فروختند.

پس از این رویداد، کابررا تعدادی سنگ دیگر نیز از کشاورزی به نام باسیلو اسچویا خریداری نمود به طوری که در اواخر دهه 1970، کابررا تعداد سنگ های خود را 11000 قطعه تخمین زد . ۴ بعضی از منابع ابراز می دارند که طبق ادعای کابررا تعداد سنگ ها از 100 هزار قطعه فزون است . ۵

صحنه های متنوعی بر روی سنگ ها حک شده است:

1-دایناسورهایی که به انسان حمله می کنند یا به وی یاری می رسانند. مانند دایناسورهای گیاه خوار ماقبل تاریخ (brontosaurs)، دایناسورهای سه شاخ (triceratops)، استجوسوروها (stegosaurus) و پتروسورها (pterosaurs)، تیرانوسورس رکس (Tyrannosaurus rex) و ...

2-فناوری پیشرفته مانند استفاده از تلسکوپ و یا پرواز با وسیله نقلیه

3-جراحی های پیشرفته پزشکی مانند جراحی باز قلب و پیوند مغز، کلیه و ...

4-نقشه های ستاره ها و سرزمین های ناشناخته

5- تصاویر بعضی از خدایان

سنگ های ایکا

سنگ های ایکا = موجودات فضایی

ica stones + aliens

سنگ های ایکا + موجودات فرازمینی

تعدادی از متفکرین ، سنگ های ایکا را سندی بر خلاف تئوری های علمی غالب می دانند. کابررا در کتاب "پیام سنگ های حکاکی شده ایکا"  تلاش کرد تا صحنه های نقاشی شده بر روی سنگ ها را به صورت داستان در آورد و از این طریق تاریخ تمدنی که سنگ ها دستاوردشان محسوب می شود را آشکار نماید.

همه می دانیم که شواهد زمین شناختی  و روش های جدید قدمت یابی خبر از انقراض دایناسورها در 60 میلیون سال پیش می دهند. چرا نژاد انسان منقرض نشد؟ وجود چنین تناقضی باشد شد که کابررا دست به ترفندی بزند. او معتقد بود که تکنولوژی باستانی ایکایی که خودش نام مرد جلیپتولیثیک (Gliptolithic) بر آن نهاده است، مربوط به نژاد فرازمینی است که مدت ها قبل با دایناسورها همزیستی داشته و سپس ژنتیک انسان امروزی را مهندسی نموده است.

کابررا بر این باور است که صاحبان سنگ ها بعدها قبل از وقوع فاجعه ای نامشخص از طریق پایگاه فضایی نازکا زمین را ترک کرده و به سیاره ای در خوشه پروین رفته اند . ۶

اما علاوه بر ابهامات موجود در داستان حکاکی ها که به تفسیرهای متفاوتی می انجامد، حکاکی های روی سنگ ها نشان دهنده دانشی محدود در خصوص موضوعاتی نامربوط است و توجه بسیاری از اشخاص را به سمت سئوالاتی از جنبه هایی از علم مدرن و داستان آفرینش منحرف می نماید.

 

عمده دلایلی که مانع از ورود باستان شناسان حرفه ای به حوزه سنگ های ایکا شده است عبارتند از:

1.اگر انسان ها و دایناسورها همزیستی داشته اند، چرا مجسمه یا نقاشی هایی از این قبیل در سایر یافته های باستان شناسی مخصوصاً از سایر قسمت های دنیا پیدا نشده است؟

 آیا تمامی آن دایناسورها در منطقه ایکا یا کشور پرو زندگی می کرده اند؟ جالب تر این که تقریباً تمامی دایناسورهای حکاکی شده بر روی سنگ ها تا کنون شناسایی شده اند. اشتباه نکنید، این گونه ها را با توجه به حکاکی های سنگ های ایکا و طبقه بندی دکتر کابررا شناسایی نکرده اند، بلکه بر اساس فسیل های کشف شده این کار را انجام داده اند. اکثر مطالبی که ما از دایناسورها می دانیم به خاطر فسیل هایی است که طی چند قرن اخیر کشف شده است ، حتی اسکلت دایناسورهای پرنده ریزجسه مانند پتروداکتیلوس (Pterodactylus) که طول بالهایشان به 150 سانتیمتر می رسد و مربوط به 150 میلیون سال قبل هستند، نیز پیدا شده است.

می خواهم بگویم که این بهانه که شاید اسکلت انسان به خاطر کوچک بودن در قیاس با دایناسورها طی میلیون ها سال تا به امروز به مرور متلاشی شده است، قابل قبول نیست. در کنار اسکلت هیچ از دایناسورها، اسکلت انسان یا انسان نمایی کشف نشده است.

                                

2. آیا تصاویر حک شده بر روی بعضی از سنگ ها ی ایکا نشان از کالبدشکافی اجساد توسط مردم ایکا دارد یا مربوط به فناوری های پیشرفته نظیر جراحی باز قلب و پیوند مغز است؟

 اگر بپذیریم تصاویر مربوط به جراحی موجود زنده است، این ایده به ذهن متبادر می شود که اجداد ما با هوشمندان خبره بیگانه در تماس بوده اند و چنان تکنولوژی را باید از ایشان کسب کرده باشند. در این صورت حتی اگر تکنولوژی پیشرفته لازم برای عمل جراحی را نادیده بگیریم، نمی بایست به عوض این که بر روی سنگ ها آن را نقاشی نمایند، بر روی لوحه هایی از جنس فلز و یا ورق های کاغذی به ثبت دانش خویش می پرداختند؟ چرا هیچ خرابه­ ای، ویرانه ای، تکه استخوانی، قبری و . . . که نشان از محل زندگی این قوم در آن عهد داشته باشد، شناسایی نشده است؟

 با تکیه بر چه منطقی بپذیریم که مرد جلیپتولیثیک با آن همه ترقی که سخن آن رفت، فقط برای آیندگان چندین سنگ خراش خورده را به یادگار گذارده اند؟

3.  سال 1973 باسیلیو اوسچویا (Basilio Uschuya) تایید کرد که در حین مصاحبه خود با اریک فون دانیکن از سنگ های تقلبی استفاده نموده، اما چندی بعد در مصاحبه دیگری با روزنامه نگاری آلمانی، اندریاس فیشر حرف خود را تکذیب نمود و گفت برای این که از بابت فروش آن سنگ ها به زندان نیافتد چنان حرفی زده است. در ژانویه سال 1975، اوسچویا به همراه همسرش طی مصاحبه ای با مجله موندیال اعلام داشتند که تمام سنگ هایی که به دکتر کابررا فروخته اند را خودشان تولید می کرده اند. ۷ و برای طرح ها و نقش ها نیز از کتاب های تخیلی، درسی و مجلات و  . . . الهام می­گرفته اند. ۸

در مستند بی بی سی با نام "معبری به خدایان" در 1977، اوسچویا با استفاده از مته دندانپزشکی یک سنگ ایکایی را ساخت و برای به دست آوردن زنگار (جهت رنگ کردن سنگ ها) نیز ادعا کرد که سنگ ها را در درون سرگین گاو حرارت می دهد.

 او به تولید و فروش سنگ های ایکا ادامه داد. در سال 1996، مستند تحلیلی دیگری از سنگ های ایکا توسط بی بی سی ساخته و پخش شد که به دیده شک به قضیه نگریسته بود. این توجه دوباره به قضیه باعث شد تا مقامات پرو باسیلیو اوسچویا را دستگیر کنند، به این دلیل که فروش عتیقه های باستانی در پرو غیرقانونی است. اوسچویا از ادعای مبنی بر یافتن سنگ ها دست برداشت و پذیرفت که  آن ها واقعی نبوده اند. او گفته بود که ساختن سنگ ایکا از شخم زدن زمین کشاورزی راحت تر است!

اوسچویا مجازات نشد و مجدداً به کار ساختن و فروش سنگ به توریست ها به عنوان بدل ادامه داد. سنگ هایی که توسط اوسچویا با مته دندانپزشکی ساخته شده اند به هیچ وجه از مجموعه سنگ های دکتر کابررا قابل تشخیص نیستند!

4.  تا به این جای داستان ما بارها گفتیم که طرح ها بر روی سنگ ها حکاکی و یا حجاری شده اند ولی در سال 1998 یک محقق اسپانیایی به نام ویسنته پاریس (Vicente Paris) پس از 4 سال تحقیق ابراز داشت که مدارک مربوط به سنگ های ایکا جعلی است.

در بین یافته های این محقق، عکس هایی از سنگ ها وجود دارد که رد رنگ های مدرن و مواد ساینده بر روی آن ها قابل مشاهده است. قوی ترین مدرک تقلبی بودن حکاکی روی سنگ ها مربوط به ضخامت کم عمق نقوش می باشد به عبارتی سنگ ها صرفاً خراش داده شده اند و از طریق برداشتن لایه اکسید شده سطحی، اقدام به منقوش نمودن سنگ ها کرده اند.

وی برای اولین بار به این نکته اشاره کرد که سنگ های با عمر بالا باید فرسایش قابل توجهی نیز داشته باشند که خود حاکی از قدمت آن هاست! خوانندگان محترم خود این ادعا را بررسی نمایید . ۹

ژوزه آنتونیو لامیک اسپانیایی، موسس گروه تحقیقاتی " Hipergea "  علائمی از سمباده و حکاکی مدرن را بر روی سنگ ها یافت که تاییدی بر ادعای ویسنته پاریس بود. ۱۰  لذا ادعای کابررا مبنی بر این که طرح ها بر روی سنگ های ایکا حکاکی شده اند در حالی که حکاکی سنگ اندوزیتی بسیار مشکل است، دروغی بیش نبوده است. ۱۱

5- متاسفانه همانند سایر مصنوعات نامتعارف، منابع مختلف روایت های مختلفی از محل و نحوه کشف سنگ های ایکا دارند که در بالا به دو روایت در خصوص چگونگی پیدا شدن سنگ های ایکا اشاره شد. از کربن 14 جهت قدمیت یابی سنگ ها نمی توان بهره جست چرا که در سنگ ها هیچ مواد آلی یا اورگانیک وجود ندارد. تنها راهی که برای قدمت یابی سنگ ها باقی می ماند بررسی محلی است که سنگ ها را در آنجا یافته اند ولی محل یافتن سنگ ها توسط کابررا یا اوسچویا افشا نشده است. ۱۲

 مخفی بودن محل کشف این سنگ­ها و فقدان پشتوانه و تایید باستان شناسان به عنوان متخصصین ذی صلاح در امر تشخیص حقیقی یا جعلی بودن سنگ ها، خود دلیلی بر دروغی بودن داستان مرد جلیپتولیثیک است.

6- در خصوص نقش ماهی منقرض شده بر روی سنگی که هدیه تولد کابررا بود، این که چگونه ایکاها از وجود چنین ماهی مطلع بوده اند، فقط یک پاسخ وجود دارد: چنان خبری را از منابع فرازمینی کسب کرده بودند.

اما متاسفانه یک مشکل اساسی در این خصوص وجود دارد. افرادی که چنان داستانی را به خورد ذهن های مشتاق می دهند هرگز یک نمونه فسیل یا حتی عکس آن ماهی را به عنوان مدرکی از وجود چنین موجودی در میلیون ها سال قبل ارائه نمی کنند. با این تفاسیر چگونه بپذیریم که ماهی حک شده بر روی سنگ در برهه ای از زمان بر روی زمین زندگی می کرده است؟

7- متاسفانه سنگ ایکا به عنوان مستندات زندگی همزمان انسان و دایناسورها چه در دوره زمین شناسی ژوراسیک یا چه در هزاره های اخیر برای معتقدین به نظریه تکامل تدریجی نیز یک مثال نقض است. این که انسان ها در آن دوران چه می کرده اند یا اگر دایناسور ها مربوط به چند هزاره اخیر هستند، پس چگونه به یکباره ناپدید شده اند، معزل لاینحلی پیش روی داروینیست ها می­گذارد.

8-افرادی مانند فیلیپ کوپنز که ذکر نامشان رفت، معتقدند که کلیت سنگ های ایکا یک شایعه است. او به ارتباط بین دانیکن و دکتر کابررا اشاره کرده و می گوید دانیکن که از دوستان نزدیک کابررا است، بارها تکرار کرده است که سنگ ها اصل قابل اعتماد نیستند و قائل به معتبر بودن سنگ های ایکا نیست. ۱۳

 

البته اگر منطقی باشیم، هر کس دیگری هم به جای دانیکن بود، ریسکی به بزرگی پذیرش داستان مرد جلیپتولیثیک نمی کرد. زندگی انسان ها و دایناسورها خط قرمز داستان کابرراست و دانیکن به خوبی به این قضیه واقف بود.  با این اوصاف، آیا نمی توان گفت که کل داستان یک نیرنگ و تزویری است با هدف افزودن بر شهرت منطقه ایکا جهت رونق صنعت توریسم ؟

توجه داشته باشید که دکتر کابررا در سال 1996 موزه ای دایر نمود که در آن هزاران سنگ ایکا به نمایش گذاشته شده است. موزه در لیست مکان های توریستی اتاق گردشگری ملی پرو ثبت شده است و این در حالی است که اعتبار سنگ ها به شدت زیر سئوال هست. پس از مرگ کابررا در سال 2001، دختر وی مدیریت موزه را بر عهده دارد.

ایکا + پرو + بیگانه های فضایی



|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








آخرین مطالب

/
خوش آمدید... هر کهکشان میلیارد ها ستاره و سیاره دارد و در جهان میلیارد ها میلیارد کهکشان وجود دارد. بنابراین امکان وجود حیات در کرات دیگر بسیار زیاد است. اینکه فکر کنید ما در این جهان تنهاییم احمقانه است پس بیایید بگوییم ما تنها نیستیم...